شما اینجا هستید: خانه »»» مقالات »»» پیشگویی اشتباه عبدالبهاء درباره ی بهایی شدن تمام یهودیان ایران
عبدالبهاء در یکی از نامه هایش که به مناسبت کشته شدن تعدادی از بهاییان در یزد و اصفهان نوشته، تلاش می کند تا علمای شیعه را به عنوان مسبّبین این واقعه معرفی نماید. وی دلیل این امر را حسادت بزرگان شیعه نسبت به فوج فوج بهایی شدنِ ایرانیان بیان می کند! عبدالبهاء در این نامه می نویسد:
«مختصر اينست که چون در اين ايّام علمای شيعه يعنی مذهب قديم در ايران ملاحظه نمودند که ندای الهی بلند شد و شرق و غرب بحرکت آمد انوار شمس حقيقت چنان سطوع نمود که چشمها روشن شد رايت امر اللّه مرتفع گرديد نفوس فوج فوج در ظلّ کلمة اللّه در آيند و شيعيان بهائيان گردند حتّی اسرائيليان چنان شور و ولهی يافتند که عنقريب نفسی از ايشان در ايران باقی نماند مگر آنکه مهتدی بهدايت کبری گردد. و همچنين فارسيان که ملّت قديمه ايرانند و منکر جميع انبياء از ابراهيم و موسی و همچنين منکر حضرت مسيح و حضرت رسول اللّه بودند حال اکثر مقرّ و معترف بجميع کتب و رسل و انبيای الهی گشتند و در نهايت صدق و صفا از زمره بهائيان شدند.
خلاصه اين قضيّه بسيار سبب حقد و حسد علمای سوء شده بقسميکه صبر و تحمّل بر باد رفته در هر نفسی آتشی افروزند و فتنهئی بر پا نمايند و بانواع وسائل جهله قوم و هزله و رذله پر لومرا بر ريختن خون مظلومان تشويق و اجبار نمايند.» (عبدالبهاء، مکاتیب، ج 3، صص 124-125)
عبارات فوق شامل بسیاری مطالب کذب و اغراقات عجیب است:
1- عبدالبهاء در ابتدا می گوید: «علمای شيعه يعنی مذهب قديم در ايران». او در این عبارت طوری وانمود کرده که تشیع دیگر مذهب رسمی ایران نیست و بهائیت جای آن را گرفته است. در حالی که بر کسی پوشیده نیست که این ادعا، کذب محض است.
2- او ادعا می کند مردم و شیعیان فوج فوج در حال بهایی شدن هستند: « نفوس فوج فوج در ظلّ کلمة اللّه در آيند و شيعيان بهائيان گردند.» این عبارت نیز ادعایی گزاف است زیرا درصد بهاییان از قدیم الایام و در حال حاضر نه تنها در ایران بلکه در جهان، نسبت به کل جمعیت بسیار پایین بوده و هرگز هیچ گروهی، بالاخص ایرانیان و شیعیان، "فوج فوج" بهایی نشده اند.
3- در ادامه ی نامه یکی دیگر از پیشگویی های اشتباه سران بهایی مطرح می گردد: «حتّی اسرائيليان چنان شور و ولهی يافتند که عنقريب نفسی از ايشان در ايران باقی نماند مگر آنکه مهتدی بهدايت کبری گردد.» باطل بودن این جملات نیز برای هر صاحب خردی واضح و آشکار است. جالب اینجاست که در حال حاضر پس از رژیم صهیونیستی، ایران دارای بیشترین جمعیت یهودیان در خاور میانه است.
4- عبدالبهاء در انتهای نامه اش ادعا می کند که اکثر زردتشتیان ایران هم اکنون بهایی شده اند. کذب بودن این ادعا آن قدر واضح است که نیاز به شرح و بسط ندارد.
این جملات زمانی قابل تأمل می شوند که بدانید بهاییان معتقدند عبدالبهاء قلمش خطاناپذیر[1]و مؤید و ملهم[2]، دانشش فوق بشری[3]، اعتبار کلامش همانند بهاءالله[4]، دانا به هر چیز[5]، و سخنانش عین حقیقت[6] است. حال آنکه اگر عبدالبهاء کوچکترین رتبه از این مقامات را داشت، هرگز دست به نگارش نامهای با این همه عبارات باطل و پیش گویی اشتباه نمی زد.
[1]-“Little wonder that from the same unerring pen there should have flowed, after ‘Abdu’l-Baha’s memorable visit to the West . . .” Shoghi Effendi, The World Order of Baha’u’llah, p. 75.
یعنی: «تعجبی نیست که از همان قلم خطا ناپذیر باید چنین جاری میشد، بعد از سفر به یاد ماندنی عبدالهاء به غرب ...»
[2]- «الحمد للّه آنچه از قلم این آواره در دو سال سه سال پیش صادر جمیع در عرصه وجود حال جلوه نمود و اسرار هویدا گشت تا کلّ بیدار گردند و هوشیار که این قلم مؤید و ملهم است»: عبدالبهاء، مکاتیب، ج 5، ص160.
[3]-“In the person of ‘Abdu’l-Baha the incompatible characteristics of a human nature and superhuman knowledge and perfection have been blended and are completely harmonized,” Shoghi Effendi, The World Order of Baha’u’llah, p. 134.
یعنی: «در شخص عبدالبهاء، ویژگیهای ناسازگار طبیعت بشری و دانش و کمال غیر بشری با هم ممزوج شده و کاملا هماهنگ شدهاند.»
[4]-“His words are not equal in rank, though they possess an equal validity with the utterances of Baha’u’llah . . . .” Shoghi Effendi, The World Order of Baha’u’llah, p. 139.
یعنی: «اگر چه کلام او (یعنی عبدالبهاء) هم مرتبه با کلام بهاءالله نیستند، اما به همان اندازه معتبر هستند ...»
[5]-“No, I do not know everything. But when I need to know something, it is pictured before Me,” Stanwood Cobb, Memories of Abdu’l-Baha in In his Presence: Visits to Abdu’l-Baha (Kalimat Press, 1989), p. 60.
یعنی: «نه من همه چیز را نمیدانم اما وقتی نیاز باشد چیزی را بدانم در برابر من مصوّر میشود.»
[6]- «من دعوی معصومیت نمیکنم. من اول گناهکار (استغفرالله) اما جمال مبارک موهبتی بمن عنایت فرمودهاند. هر چه بگویم همان است»: افروخته، خاطرات نه ساله، ص 521.
آئین بهایی، دیانت بهایی، تعاليم بهايي، بهائيت، بهاییت، بهایی پژوهی، بابیت، بابیه، شیخیه، بیانی، بابی، بابیان، بهاییان، ازلیان، ریمی، تعالیم دوازده گانه بهایی، تعالیم بهاییت، سید کاظم رشتی، سید علی محمد باب، علی محمد باب، سید باب، باب، میرزا حسین علی نوری، بهاء الله، حضرت محبوب، جمال مبارک، صبح ازل، عباس افندی، عبدالبهاء، شوقی، شوقیافندی، ولی امرالله، طاهره قرةالعین، روحیه ماکسول، زرین تاج، ملا محمد زرندی، چارلز میسون ریمی، ریمی، اشراق خاوری، فاضل مازندرانی، اسلمنت، محمد علی فیضی، ابوالفضل گلپایگانی، مهدی گلپایگانی، ابن الذئب، من یظهره الله، مسعود بسیطی، زهرا مرادی، آوازدهل، اقدس، ایقان، بدیع، بیان، مبین، خطابات، مکاتیب، کلمات مبارکه مکنونه، اشراقات، اقتدارات، الواح مبارکه، مفاوضات، کتاب عهدی، الواح وصایا، رساله سوال و جواب، پیام ملکوت، گنجینه حدود و احکام، اسرارالآثار، اشراقات، ادعیه حضرت محبوب، کشف الغطاء، آثار قلم اعلی، گلزار تعالیم بهایی، مطبوعات امری، احباء، احباءالله، احبای خدا، اغنام الله، اغنام الهی، اهل بها، حروف حی، ایادیان امرالله، تاریخچه بهاییت، بهایی پژوهی، تاریخ بدیع، تقویم بهایی، ایام هاء، طرد روحانی، طرد اداری، فرق ضاله، فرقه ضاله، توبه نامه باب، پیامبر عصر جدید، مظاهر ظهور الهی، مشرق الاذکار، محرومیت از تحصیل، همه بار یک دارید، سیاهان آفریقایی، سازمان تبیین، سازمان تشریع، حیفا،حقوق الله، بخوانیم و بیاندیشیم، تحرّي حقيقت، ترك تقاليد، وحدت عالم انساني، دين بايد سبب الفت و محبت باشد، تطابق دين با علم و عقل، ترك تعصبات، تعديل معيشت عمومي، بيتالعدل، محكمه كبری، تعليم و تربيت عمومي، تربیت اجباري، وحدت لسان، وحدت زبان و خط، تساوي حقوق رجال و نساء، تساوی حقوق زنان و مردان، صلح عمومي، تحريم جنگ، جهان بشري محتاج نفثات روح القدس است، نفثات روح القدس، وحدت اساس ادیان، تعصب نژادی، تعصب جنسی،