شما اینجا هستید: خانه »»» مقالات »»» در بهاییت ادرار و مدفوع پاک هستند اما غیر بهاییان و دگر اندیشان ناپاک


 

 

این مقاله در سه قسمت تنظیم شده است:

1- همه چیز در آئین بهایی پاک است، حتی ادرار و مدفوع.

2- در کلام بهاءالله غیر بهاییان و دگر اندیشان نجس و ناپاک هستند.

3- نمونه ای عملی از ناپاک شمردن دگر اندیشان در بهاییت و رحم نکردن به جنازه مرده.

 

1- همه چیز در آئین بهایی پاک است

 

بهاءالله در کتاب اقدس بیان می کند که همه چیز بواسطه ظهور او پاک شده و دیگر چیز ناپاک و نجسی وجود ندارد. او این ماجرا را اینگونه شرح می دهد:

Aqdas P73 74

«و کذلک رفع اللّه حکمدون الطّهارة عن کلّ الاشيآء و عن ملل اخری موهبة من اللّه انّه لهو الغفور الکريم. قد انغمست الاشيآء فی بحر الطّهارة فی اوّل الرّضوان» (بهاءالله، کتاب اقدس، بند 75)

«و این چنین خداوند حکم عدم طهارت را از تمام اشیاء و از سایر ملل برداشت. این موهبتی از جانب خداست که آمرزنده و بخشاینده است. به درستی که همه اشیاء در روز اول رضوان (اعلان امر بهاءالله) در دریای پاکی فرو برده شدند.»

 

بهاییان این حکم را مایه افتخار و مباهات خود می دانند و به سایر ملل و ادیان گوشزد می کنند که دیگر زمان آن گذشته که دیگران را ناپاک بدانید و بهاییان هیچ گروهی از مردم یا پیروان سایر ادیان را ناپاک و نجس نمی دانند. البته، بر اساس عبارات بهاءالله، نه تنها مردم بلکه «تمام اشیاء» پاک شده اند. لذا این حکم شامل مدفوع، ادرار، و ... نیز می شود.

اما نکته ای که بهاییان هرگز از آن سخن نمی گویند، این موضوع است که آنان قائل به نجاست و ناپاکی غیر بهاییان و دگر اندیشان هستند. بدین ترتیب، در نزد بهاییان ادرار و مدفوع پاک هستند اما مردم عادی غیر بهایی ناپاک. در ادامه، و شاید برای اولین بار، به بررسی این موضوع با استفاده از مدارک موجود در کتب بهاییان می پردازیم و نشان خواهیم داد که از نظر بهاءالله منکرین بهاییت، دگر اندیشان و طرد شدگان ناپاک و نجسند.

 

قبل از ادامه، معنای دو واژه کلیدی در بهاییت را بیان می کنیم.

کافر: هر کس به بهاءالله ایمان نیاورد کافر است. همان طور که خود او می گوید:

 

asari qalami ala vol 2 p 160

«و اىّ صمصامٍ اشحذ مِن هذَا الصمصامِ الصّمديةِ الّذى يقطعُ کلَّ النِسبةِ و بذلکَ يفصلُ بين المقبل و المعرضِ و بينَ الابِ و الابْنِ و الاخ و الاُختِ و العاشقِ و المعشوقِ لِانَّ مَن آمَن بما نزِّلَ عليهِ فهُو مؤمنٌ و مَن اعرَضَ فهو کافِر» (بهاءالله، آثار قلم اعلی، ج2، ص 260)

«و کدامین شمشیر برنده تر از این شمشیر صمدی است که هر نسبتی را پاره می کند و بواسطه آن بین مقبل (آن که بهایی شود) و معرض (آن که از بهاییت روی گرداند)، و پدر و پسر، و برادر و خواهر، و عاشق و معشوق جدایی افکنده می شود. زیرا هر کس به آنچه بر او (یعنی بهاءالله) نازل شده ایمان بیاورد مومن است و هر کس رویگرداند کافر» (بهاءالله، آثار قلم اعلی، ج2، ص 260)

 

در این سند جناب بهاءالله بیان می کند که نه تنها بهاییت برای اتحاد نیامده بلکه آمده تا تمام نسبت های بین افراد را از بین ببرد و میان بهایی و غیر بهایی، فرزندان و والدین، خواهر و برادر و حتی عاشق و معشوق جدایی افکند! جناب بهاءالله آشکارا معنای ایمان و کفر را اینگونه تعریف می کند که هر کس به او ایمان بیاورد مومن است و هر کس روی گرداند کافر!

مشرک: در متون بهایی به افرادی اطلاق می‌شود که مقام خدایی بهاءالله را انکار کرده یا به هر دلیل حاضر به بهایی شدن نیستند. فاضل مازندرانی در کتاب اسرار الآثار ذیل واژهی شرک، معنی مشرک را این چنین تعریف می کند:

Asrar al athar vol 4 p 196

«مشرک ... در آثار شیخ احسائی و سید رشتی منکرین مقام حضرت علی امیرالمؤمنین و سائر ائمه اهل بیت نیز مشمول آنند و در آثار اعلی منکرین آن دو و منکرین مقام باب اعظم نیز مشمول می باشد و در آثار این دور بدیع منکرین مقام وحدانیت و تفرد مرکز ابهی می باشد» (فاضل مازندرانی، اسرار الآثار، ج 4، ص 196)

 

بر اساس گفته جناب فاضل مازندرانی، در بهاییت مشرک به کسی که اطلاق می شود که مقام خدایی(وحدانیت و تفرد) بهاءالله را قبول نداشته باشد.

البته جناب بهاءالله لطف مضاعفی نسبت به شیعیان داشته و برای اینکه در مشرک بودن شیعیان برای کسی شک و شبهه ایجاد نشود، مستقیما اعلام کرده که شیعیان مشرک هستند:

«لعمرالله حزب شیعه از مشرکین از قلم اعلی در صحیفه حمرا مذکور و مسطور»: (اشراق خاوری، مائده آسمانی، ج 4، صص140 و 141 [به نقل از بهاءالله])

حال که معلوم شد در بهاییت به غیر بهاییان کافر و مشرک گفته می شود، معنی دو واژه کلیدی دیگر را بیان می کنیم که بهاءالله مکررا برای توصیف مشرکین و کفار (غیر بهاییان) به کار می برد: رجس و دنس.

 

رجس: به معنی چرک و ناپاکی است و در فرهنگ لغت «لسان العرب» رجس و نجس مترادف دانسته شده اند: «رجل مرجوس و رجس: نجس، و رجس نجس» یعنی: «مرد مرجوس و رجس یعنی مرد نجس، و رجس به معنای نجس است.»

 

lisan al arab rijs

در فرهنگ لغت دهخدا نیز رجس با نجس مترادف دانسته شده است.

 

دنس: به معنای چرک و کثافتی است که بر لباس یا پوست می نشیند.

 

حال که معنای کافر و مشرک و رجس و دنس معلوم شد، ببینیم بهاءالله در مورد کفار و مشرکین چه می گوید.

 

2- در کلام بهاءالله غیر بهاییان و دگر اندیشان نجس و ناپاک هستند

 

1- بهاءالله در کتاب بدیع، برای توصیف مشرکین از لفظ «نجس» و «کثیف» استفاده می کند:

badi 87

«از حق می طلبم آیه تطهیری تا ارض طیبه مبارکه عرفانش را از انفس خبیثه نجسه کثیفه مشرکه مطهر نماید» (بهاءالله، بدیع، ص 87)

 

جناب بهاءالله با اینکه ادعا می کند همه چیز با اظهار امرش طاهر و پاک شده اما، ایشان انفس مشرکین را نجس و کثیف و خبیث می شمارد.

 

2- در لوحی خطاب به شخصی به نام وفا جناب بهاءالله می فرماید:

asari qalami ala vol 2 p 658

«فيا ليت يرفع ما حال بين النّاس و بارئهم ليشهدوا سلطنه اللّه و عظمته و يشربوا من معين الکوثر و السّلسبيل ثمّ يترشّح عليهم بحور المعانى و يطهّرهم عن رجس کلّ مشرک مريب» (آثار قلم اعلی، ج 2، لوح 103، ص 658)

«پس کاش کنار رود آنچه بین مردم و خالقشان حائل شده تا سلطنت خدا و عظمتش را مشاهده کنند و بنوشند از آب کوثر و سلسبیل و بپاشد بر آن ها از دریاهای معانی و آن ها را از نجاست (رجس) هر غیر بهایی (مشرک) شک کننده پاک گرداند

 

در اینجا بهاءالله آرزو می کند که با از میان رفتن حجاب های بین مردم و خالقشان، مردم از نجاست غیر بهاییان طاهر و پاکیزه شوند.

 

3- بهاءالله بر پیروان میرزا یحی صبح ازل می تازد و بعد این عبارات را در باره آن ها بیان می کند:

 

maedeyeh asimani vol 7 p 101 102

«اشتغلتم بالّذی فو اللّه لو کنتم مطلعا عليه لتفرن منه الف منازل و نسئل اللّه بان يفصل بينی و بينه و يطهر ارض التی اکون عليها عن رجس هؤلاء الفاسقين او يسکننی فی ديار اخری» (اشراق خاوری، مائده آسمانی، ج7، صص 101-102)

«قسم به خدا، خودتان را با کسی مشغول کردید که اگر از او اطلاع داشتید هزار منزل از او فرار می کردید و ما از خدا می خواهیم که بین من و او فاصله بیافکند و زمینی را که من بر روی آن هستم از نجاست این فاسقان طاهر گرداند، یا مرا در سرزمین دیگری اسکان دهد»

 

در اینجا نیز جناب بهاءالله آرزو می کند که زمینی که او در آن اسکان دارد از نجاست کافران طاهر شود. این عبارات را همان بهاءاللهی مطرح می کند که در کتاب اقدس گفته بود با ظهور او همه چیز، حتی مدفوع و ادرار، طاهر شده است.

 

4- در لوح دیگر جناب بهاءالله بیان می کنند که تمام نفوس مضطرب شده اند به جز افرادی که بهاییت را پذیرفته اند و خداوند آن ها را از چرک و کثافت غیر بهاییان (مشرکین) طاهر کرده است:

asari qalami ala vol 2 p 565

«قل تاللّه قد بدّل کلّ الاسماء و ارتفع عويل کلّ شيئ و اضطرب کلّ نفس الّا الّذين بعثتهم نفحات السّبحان الّتى هبت عن شطر ربّکم الرّحمن و ايقظهم عن النّوم و طهّرهم عن دنس المشرکين» (بهاءالله، آثار قلم اعلی، ج2، لوح 88، ص 565).

«بگو قسم به خدا، تمام اسامی مبدل شدند و فریاد همه چیز بلند شد و تمام نفوس مضطرب شدند به جز آنانی که نفحات سبحان را که از جانب پروردگار رحمانتان فرو فرستاده شدند برای آن ها فرستادم، و آن ها را از خواب بیدار کرد و آنها را طاهر کرد از چرک و آلودگی (دنس) مشرکین (غیر بهاییان) .»

 

بماند که جناب بهاءالله که خود را عالم به تمام علوم می داند، در این عبارات واژه ی «هبط» را به غلط «هبت» نوشته است.

 

5- در لوحی دیگر بهاءالله اعلام می کند که یکی از اهداف او پاک و طاهر کردن زمین از چرک و کثافت غیر بهاییان است:

asari qalami ala vol 1 p 10

«اذکر ما اردته لهذا الهيکل ليظهر فى الارض آثاره و يملأ الآفاق انوار هذا الاشراق و يطّهر الارض من دنس الّذين کفروا باللّه کذلک نزلنا الآیات و فصلنا الامر لقوم یعرفون...»

«ذکر کن آنچه برای این هیکل اراده کردیم، تا در زمین آثارش را آشکار کند و آفاق را از انوار این اشراق پر کند و زمین را طاهر گرداند از چرک و کثافت آنان که به خدا کافر شدند (غیر بهاییان). این چنین آیات را نازل کردیم و امر را برای کسانی که معرفت دارند شرح دادیم.» (بهاءالله، آثار قلم اعلی، ج 1، لوح 1، ص 10).

البته همان طور که بعدا نشان خواهیم داد، پاک کردن زمین از غیر بهاییان به صورت هدایت نیست بلکه عبارات بهاءالله نشان می دهد که قرار است بهاییان به صورت حذف فیزیکی از روی زمین برداشته شوند.

 

جالب اینجاست که بهاءالله عقیده دارد غیر بهاییان و دگر اندیشان از طرق عجیبی ناپاکی خود را منتقل می کنند. در اینجا 4 روش انتقال ناپاکی را بیان می کنیم:

 

الف- هوا و فضایی که شخص غیر بهایی در آن حضور دارد ناپاک است:

asari qalam ala vol2 p398

«ان يا محمّد اسمع ما يأمرک قلم الامضاء فى جبروت القضاء فى هذا الهواء الّذى قدّسه اللّه عن هياکل البغضاء و طهّره عن مسّ المشرکين و عرفان المغلّين» (بهاءالله، آثار قلم اعلی، ج 2، ص 398)

«ای محمد بشنو آنچه قلم امضاء به تو امر می کند در جبروت قضاء در این هوا که خداوند آن را منزه کرده از هیکل های بغض و طاهر گردانده آن را از تماس غیر بهاییان (مشرکین) و معرفت غلو کنندگان»

آنچه از سخنان بهاءالله در اینجا برداشت می شود این است که هوایی که یک شخص غیر بهایی در آن وجود دارد ناپاک می شود.

 

ب- نگاه کردن به غیر بهایی ناپاکی ایجاد می کند

asari qalami ala vol 2 p 477

«فاکف بربّک و لا تلتفت الی شيئ ثمّ انقطع عن المنکرين. طهّر بصرک عن الّذينهم کفروا و اشرکوا فاعرض عنهم ثمّ اقبل الی اللّه ربّک و انّه يکفيک عن المشرکين.»

«پس به پروردگارت اکتفا کن و به هیچ چیز توجه مکن و از منکرین گسسته شو. دیده ات را طاهر کن از آنان که کافر و مشرک شدند (غیر بهاییان) و از آن ها روی گردان سپس متوجه پروردگارت الله شو و او تو را از مشرکین کفایت می کند.» (بهاءالله، آثار قلم اعلی، ج2، ص 477)

 

در این جا جناب بهاءالله به پیروانش دستور می دهد که دیدگانشان را از مشاهده ی غیر بهاییان طاهر کنند. در عقیده بهاءالله حتی نگاه کردن به غیر بهایی هم موجب ناپاکی می شود و باید چشم را از نگاه کردن به غیربهاییان پاک کرد.

 

ج- معرفت و شناخت پیدا کردن نسبت به افراد غیر بهایی ناپاکی ایجاد می کند

در مدرک زیر که در آن بهاءالله به یکی از یارانش به علت رویگردانی غیر بهاییان، دلداری می دهد، این عبارات را بیان می کند:

asari qalami ala vol 2 p 374

«لا تحزن فسوف نقدّس ذيل ردائک عن الاشارات من مظاهر الاسماء و الصّفات کما طهّرناک عن عرفان کلّ مشرکٍ شقيّاً.» (بهاءالله، آثار قلم اعلی، ج2، ص 374)

«نارحت مباش ما بزودی لباست را توسط «ظاهر کننده اسماء و صفات» از اشارات منزه می کنیم، همان طور که تو را طاهر گردانیدیم از شناخت هر مشرک (غیر بهایی) شقی

 

در نظر جناب بهاءالله معرفت و شناخت غیر بهاییان هم ناپاکی ایجاد می کند و بهاءالله دوستانش را از این شناخت و معرفت پاک و طاهر می گرداند.

 

د- معاشرت با غیر بهاییان و دگر اندیشان ناپاکیایجاد می کند

بهاءالله به یکی از پیروانش توضیح می دهد که برای افراد مختلف الواحی فرستاده و اثر این الواح را بیان می کند. از جمله می گوید:

asari qalam ala vol2 p 364

«ثم بعده ذکر المجيد بذکرنا و بشره بروح الله المقدس العزيز العليم و لقد ارسلنا اليه ما يطهره عن معاشرة المشرکين» (بهاءالله، آثار قلم اعلی، ج 2، ص 364)

«مجید را متذکر کن به ذکر ما و او را به روح مقدس و عزیز و علیم خداوند بشارت ده و قطعا ما برای او چیزی فرستادیم که او را طاهر می کند از معاشرت با غیر بهاییان (مشرکین)»

 

خلاصه اینکه از نظر بهاءالله هر کس به او ایمان نیاورد و دگر اندیشان بر چسب کافر و مشرک می خورند و بهاءالله این افراد را با صفاتی همچون خبیثه، نجسه، کثیفه، مشرکه، فاسق، شقی، رجس، و دنس، مزین فرموده است. او تا آنجا پیش می رود که ادعا می کند هوایی که دگر اندیشان در آن قرار دارند ناپاک است و نگاه کردن، شناخت، و معاشرت با غیر بهایی هم ناپاکی ایجاد می کند. جالب تر اینکه نام چنین عقیده ای را گذاشته اند: «وحدت عالم انسانی»!

 

3- نمونه ای عملی از ناپاک شمردن دگر اندیشان در بهاییت و رحم نکردن به جنازه مرده

 

در 6 سپتامبر 1957، شوقی پیغام زیر را از طریق تلگراف برای محافل ملی بهایی ارسال می کند:

 

Messages to the bahai world p 175

 

“Purification of Ḥaram-i-Aqdas

Announce to Hands and all National Assemblies that following the loss of the appeal to the Supreme Court, the Government expropriation order has been implemented, resulting in the complete evacuation of the remnant of Covenant-breakers and the transfer of all their belongings from the precincts of the Most Holy Shrine, and the purification, after six long decades, of the Ḥaram-i-Aqdas from every trace of their contamination. Measures under way to effect transfer of title deeds of the evacuated property to the triumphant Bahá’í community.”(Shoghi Effendi, Messages to the Bahá’í World: 1950–1957, p. 124)http://reference.bahai.org/en/t/se/MBW/mbw-58.html

«پاک کردن حرم اقدس

به ایادی و تمام محافل ملی اعلام کنید: به دنبال قبول نشدن درخواست تجدید نظر در دادگاه عالی [اسرائیل]، دستور دولت [مبنی بر] سلب مالکیت اجرا شده و در نتیجه باقیمانده ناقضین عهد به صورت کامل تخلیه شده و تمام اموال آن ها از حریم اطهر منتقل شدند و پس از 60 سال حرم اقدس از تمام آثار آلودگی آن ها پاک گشت. در حال حاضر اقدامات لازم در حال انجام است تا اسناد مالکیت املاک تخلیه شده به جامعه پیروز بهایی منتقل گردد.»

 

ماجرا از این قرار است که شوقی به زور زمین های متعلق به بازماندگان میرزا محمد علی را با کمک دولت اسرائیل غصب کرده و اسناد مالکیت را به بهاییان منتقل نموده و بعد با افتخار اعلام کرده که به گوش بهاییان برسانید که حرم اقدس (قبر بهاءالله) را از آلودگی این دگر اندیشان پاک و طاهر کردیم. این کار نه تنها افتخار نیست بلکه برای بهاییان رسوایی است و رو سیاهی.

 

البته این داستان پر غصه به این جا ختم نمی شود. شوقی مدتی بعد از دنیا می رود و در ملکوت ابهی به اجدادش می پیوندد. بازماندگان او که اقداماتش برای پاک  کردن قبر بهاءالله را کافی نمی دانستند، دست به کار شده و تمهیدات بعدی را انجام می دهند. حدودا 8 سال بعد از این واقعه در تاریخ دوم نوامبر 1965بیت العدل از طریق تلگراف نامه زیر را به تمام محافل ملی بهایی ارسال می کند:

 

“ANNOUNCE BAHA'I WORLD REMOVAL FROM IMMEDIATE PRECINCTS HOLYSHRINE BAHA'U'LLAH REMAINS MIRZA DIYA'U'LLAH YOUNGER BROTHER MIRZA MUHAMMAD ALI HIS ACCOMPLICE IN EFFORTS SUBVERT FOUNDATIONS COVENANT GOD SOON AFTER ASCENSION BAHA'U'LLAH. THIS FINAL STEP IN PROCESS PURIFICATION SACRED INTERNATIONAL ENDOWMENTS FAITH IN BAHJI FROM PAST CONTAMINATION WAS PROVIDENTIALLY UNDERTAKEN UPON REQUEST FAMILY OLD COVENANT BREAKERS A PROCESS WHOSE INITIAL STAGE WAS FULFILLED BY ABDU'L-BAHA WHICH GATHERED MOMENTUM EARLY YEARS BELOVED GUARDIAN'S MINISTRY THROUGH EVACUATION MANSION ATTAINED CLIMAX THROUGH PURIFICATION HARAM-I-AQDAS AND NOW CONSUMMATED THROUGH CLEANSING INNER SANCTUARY MOST HALLOWED SHRINE QIBLIH Bahá'í WORLD PRESAGING EVENTUAL CONSTRUCTION BEFITTING MAUSOLEUM AS ANTICIPATED BELOVED SIGN GOD ON EARTH.” http://bahai-library.com/uhj_messages_1963-86_full&chapter=3

 

پیام فوق به علت ارسال شدن از طریق تلگراف فاقد حروف اضافه است تا طول متن کوتاه تر شود. ترجمه آن بدین صورت است:

 

«به عالم بهایی انتقال بقایای میرزا ضیاءالله - برادر کوچک میرزا محمد علی و دستیار او در تلاش هایش برای واژگون کردن بنیاد عهد الهی بعد از صعود بهاءالله را - از حریم حرم مقدس بهاءالله اعلام کنید. این آخرین قدم در پاک کردن موقوفات بین المللی بهایی از آلاینده های قدیمی با مشیت الهی در اثر درخواست خانواده این ناقضین عهد قدیمی انجام شد. پروسه ای که مراحل اولیه آن توسط عبدالبهاء انجام شده و در اوایل دوره ولایت امری حضرت ولی امر الله با تخلیه قصر [بهجی] شتاب گرفت و با پاک کردن حرم اطهر به اوج خود رسید و الان با پاک ساختن حریم داخلی حرم اقدس و قبله بهایی پایان پذیرفت. و مقدمه ای شد برای ساخت نهایی مقبره ای مناسب (برای بهاءالله) همان طور که توسط علامت محبوب خدا بر روی زمین پیش بینی شده بود.»

 

بیت العدل حتی به مرده هم رحم نمی کند. فرزند بهاءالله که از گوشت و خون بهاءالله بوده را آلاینده ای توصیف می کند که از قدیم حرم بهاءالله را آلوده کرده و الان با انتقال بقایای او به بیرون از این مکان حریم بهاءالله پاک شده. البته، در زبان انگلیسی لفظی معادل «نجس» وجود ندارد و الفاظی که بیت العدل بکار برده را به راحتی می توان برای نجس هم به کار برد.

البته سیاق عبارات در این پیام بیت العدل این شائبه را بوجود می آورد که بیت العدل خود به دنبال انتقال جنازه این دگر اندیش بوده و این امر ربطی به درخواست خانواده میرزا ضیاءالله ندارد. زیرا بیت العدل بیان می کند که پروسه پاک سازی قبر بهاءالله از سال ها قبل آغاز شده و جابجایی جنازه آخرین قدم در این راه بوده است.

اطلاعات اضافی

Real Time Web Analytics