شما اینجا هستید: فهرست کتاب آواز دهل: پژوهشی در تعالیم منسوب به میرزاحسینعلی نوری معروف به بهاءالله »»» تعلیم نخست: تحری حقیقت و ترک تقالید: بخوانیم و بیاندیشیم! صص 64-58
برای بازگشت به فهرست: اینجا را کلیک کنید.
برای دانلود کل کتاب به صورت پی دی اف: اینجا را کلیک کنید.
ص 58
بهاءالله:
«تناقض را در ساحت اقدس مظاهر الهیه
راه نبوده و نخواهد بود»[1]
ص 59
1. آیا تعلیم تحرّی حقیقت، جدید است؟
عبدالبهاء: تعلیم تحرّی حقیقت جدید است.[2]
عبدالبهاء: تحرّی حقیقت کشف بهاییان نیست و اساس کار جمیع انبیاء بوده است.[3]
2. اولین تعلیم بهاءالله چیست؟
عبدالبهاء: اولین تعلیم بهاءالله تحری حقیقت است.[4]
عبدالبهاء: اولین تعلیم بهاءالله وحدت عالم انسانی است. [5]
ص 60
3. آیا غیر بهاییان، جاهل و بی عقل هستند؟
عبدالبهاء: نباید به مردم، نسبت جهالت داد.[6]
بهاءالله: هرکس بهایی نشود، در زمره ی جاهلترین مردم است، حتی اگر به همهی علوم احاطه داشته باشد.[7] هر کس بهایی نشود و یا تعالیم مرا انکار کند عقل ندارد.[8]
4. آیا با عقل میتوان به عرفان الهی رسید ؟
بهاءالله و عبدالبهاء: عقل برای عرفان الهی خلق شده است.[9] با برهانهای عقلی به عرفان الهی برسید.[10]
بهاءالله: با عقل نمیتوان به عرفان الهی رسید.[11]
ص 61
5. تحرّی کنیم یا بی چون و چرا بپذیریم؟
عبدالبهاء: کسی که منصف باشد، برای تحرّی حقیقت، تحقیق و تفحص میکند.[12]
بهاءالله: بدون چون و چرا و مقایسه، کلام مرا بپذیرید.[13]
6. آیا همه باید تحرّی حقیقت کنند؟
عبدالبهاء: باید ادیان مختلف به صحبتهای سایرین گوش دهند، شاید حق با دیگران باشد.[14]
بهاءالله: حتّی اگر کسی با مدرک، بهاییت را نقد کرد، گوش ندهید.[15]
ص 62
7. بشنویم یا نشنویم؟
بهاءالله: تحقیق کنید. با گوش خود بشنوید و با چشم خود ببینید.[16]
بهاءالله: جز من چیزی نبینید و جز آنچه میگویم کلامی نشنوید.[17]
8. سوال را پاسخ دهیم یا سوال کننده را سیلی زنیم؟
«نفوسیکه منصفند فحص میکنند تحقیق و تدقیق میکنند، همان فحص و تدقیق سبب هدایت آنها میشود ... میگویند میرویم میبینیم و تحرّی حقیقت مینمائیم.»[18]
«روزی [عبدالبهاء] در بیرونی بیت مبارک در حیفا فرمودند «دستمالم را فراموش کردم». یک نفر از احبا که معروف باستاد محمد علی بنا بود باین مضمون عرض کرد: «چگونه می شود مظهر حق چیزی فراموش کند»؟ فورا یک سیلی باو زدند و فرمودند: «مردک! به یک دستمال فراموش کردن صد نفر را امتحان میکند.»[19]
ص 63
جمعبندی و نتیجهگیری از زوایای سه گانه
1- آیا «تحرّی حقیقت و ترك تقالید» تعلیم جدیدی است؟
در کتب زرتشتیان، یهودیان، مسیحیان و خصوصا در قرآن کریم، مردم به حقیقتجویی و حقیقتپذیری دعوت شدهاند و از تقلید کورکورانه منع شدهاند. پس این تعلیم، جدید نیست.
2- آیا بزرگان بهایی، به این تعلیم، عامل بودهاند؟
بهاءالله به پیروانش دستور داده تا چشم و گوش بسته و با کر و کور شدن، از او تبعیت کنند و به نقد بهاییت گوش نکنند. بیت العدل با از دسترس خارج کردن کتب بهایی و با تحریف آنها مانع از تحرّی حقیقت میشود. مبلغان بهایی اقدام به تبلیغ افراد بی سواد جهان سوم در مناطق دور افتاده میکنند که هیچ راهی برای تحرّی حقیقت ندارند. واضح است که بهاییان خود به این تعلیم عامل نبوده و نیستند.
گذشته از اینها، اگر تقلید مذموم است، چرا بهاییان موظف هستند از اوامر و احکام بهاءالله و بیتالعدل، بی چون و چرا تقلید و پیروی کنند؟
3- آیا این تعلیم، عقلانی و منطقی است؟
اگر منظور از تقلید، دنباله روی از کارشناس و متخصص یک رشته باشد، نه تنها اشکالی ندارد، بلکه عقل آن را تایید میکند. (تنها دربارهی اصول و مبانی اعتقادی اجازهی تقلید نداریم)
ص 64
-[1] بهاءالله، بدیع، ص 126.
[2]-“Another new principle revealed by Baha’u’llah is the injunction to investigate truth.”Abdu’l-Baha, The Promulgation of Universal Peace, p. 454.
یعنی: «یکی دیگر از تعالیم جدید نازل شده توسط بهاءالله دستور برای تحری حقیقت است.»
-[3] «حضرت موسی ترویج حقیقت كرد و هم چنین حضرت مسیح و حضرت ابراهیم وحضرت رسول و حضرت باب و حضرت بهاءالله، كل، تأسیس و ترویج حقیقت نمودند»: عبدالبهاء، خطابات، ج 2، ص 5؛و «از تعالیم حضرت بهاءالله، اول تحرّی حقیقت است و اساس جمیع انبیاء، حقیقت است و حقیقت یكی است. حضرت ابراهیم منادی حقیقت بود. حضرت موسی خادم حقیقت بود. حضرت مسیح مؤسّس حقیقت بود. حضرت محمد، مروج حقیقت بود. حضرت اعلی، مبشّر حقیقت بود و حضرت بهاءالله، نور حقیقت»: عبدالبهاء، خطابات، ج 2، ص 55؛ «اساس ادیان الهی یکیست یک حقیقت است یک روحست یک نور است تعدّد ندارد. از جمله اساس دین الهی تحرّی حقیقت است که جمیع بشر تحرّی حقیقت کنند»: عبدالبهاء، خطابات، ج1، ص 66.
-[4] «اول تعلیم حضرت بهاءالله تحرّی حقیقت است»: عبدالبهاء، خطابات، ج 2، ص 144.
-[5] «اوّل تعلیم او وحدت عالم انسانی است»: عبدالبهاء، خطابات، ج 2، ص 5.
[6]- «تعالیم الهیه در این دور نورانی چنین است که نباید نفوس را توهین نمود و بجهالت نسبت داد که تو ندانی و من دانم بلکه باید بجمیع نفوس بنظر احترام نظر کرد و در بیان و دلالت بطرز تحرّی حقیقت مکالمه نمود که بیائید مسائلی چند در میان است تا تحرّی حقیقت نمائیم و ببینیم چگونه و چسان است مبلّغ نباید خویش را دانا و دیگرانرا نادان شمرد این فکر سبب تکبّر گردد و تکبّر سبب عدم تأثّر بلکه باید امتیازی در خود نبیند و با دیگران بنهایت مهربانی و خضوع و خشوع صحبت بدارد این نوع بیان تأثیر کند»: عبدالبهاء، مکاتیب، ج 1، ص 355.
-[7]«اگر نفسی الیوم بجمیع علوم ارض احاطه نماید و در کلمه بلی توقّف کند لدی الحقّ مذکور نه و از اجهل ناس محسوب (به بیان سادهتر: اگر امروزه کسی به همهی علوم زمین اشراف داشته باشد، اما بهاییت را نپذیرد، نزد خدا جاهلترین مردمان خواهد بود)»: بهاءالله، اقتدارات و چند لوح دیگر، ص 111. «الیوم اطلاق اسم عالم بر احدی نخواهد شد مگر آن نفوسی که بقمیص ایمان امر بدیع مزین شده اند»: بهاءالله، بدیع، صص 138 و 139.
[8]-«میزان کلّیه اینمقام است که ذکر شد هر نفسی بآن فائز شد یعنی مشرق ظهور را شناخت و ادراک نمود او در کتاب الهی از عقلا مذکور و مسطور و من دون آن جاهل اگر چه بزعم خود خود را دارای عقول عالم شمرد»: اشراق خاوری، مائده آسمانی، ج 7، ص 160. «بعضی عقول شاید که بعضی حدودات مذکوره در کتب الهیه را لاجل عدم اطّلاع بر مصالح مکنونه در آن تصدیق ننمایند و لکن آنچه از قلم قدم در این ظهور اعظم در اجتماع و اتّحاد و اخلاق و آداب و اشتغال بما ینتفع به النّاس جاری شده احدی انکار ننموده و نمینماید مگر آنکه بالمرّه از عقل محروم باشد»: بهاءالله، اقتدارات و چند لوح دیگر، ص 168.
[9]- «در کتاب پروردگار تو و پروردگار عالمیان اوّل نعمتی که بهیکل انسانی عنایت شد خرد (عقل) بوده و هست و مقصود از او عرفان حق جلّ جلاله بوده»: محفل روحانی ملی بهاییان آلمان، منتخباتی از آثار حضرت بهاءالله، منتخب 95، ص 127.
[10]- «اگر عرفان الهی خواهی ... ببراهین عقلی و نقلی مراجعت کن»: عبدالبهاء، مکاتیب، ج 8، صص 119 و 120.
-[11] «بدان الیوم آن چه به عقلت رسیده و برسد یا به عقول فوق تو و دون تو ادراك شود، هیچ یك میزان معرفت حق نبوده و نخواهد بود»: بهاءالله، بدیع، ص286.
-[12] «نفوسیکه منصفند فحص میکنند تحقیق و تدقیق میکنند، همان فحص و تدقیق سبب هدایت آنها میشود ... میگویند میرویم میبینیم و تحرّی حقیقت مینمائیم»: عبدالبهاء، خطابات، ج 1، ص 189.
-[13] «هیچ لذتی اعظمتر در امكان خلق نشده كه كسی استماع نماید آیات آن را و بفهمد مراد آن را و لم بم (چون و چرا) در حق كلمات آن نگوید و مقایسه با كلام غیر او نكند»: بهاءالله، بدیع، ص 145.
-[14] «موسویان تقالیدی دارند زردشتیان تقالیدی دارند مسیحیان تقالیدی دارند بودائیها تقالیدی دارند هر ملّتی تقالیدی دارد گمان میکند که تقالید خودش حقّ است و تقالید دیگران باطل. مثلاً موسویان گمان میکنند تقالید خودشان حقّ است و تقالید سایرین باطل. ما میخواهیم بفهمیم کدامیک صحیح است جمیع تقالید که صحیح نیست اگر بتقلیدی تمسّک داشته باشیم مانع است که تقالید دیگران را درست تحرّی نمائیم. مثلاً شخصی یهودی چون معتقد و متمسّک بتقالید موسویانست ممکن نیست بفهمد دیگران حقّ هستند پس باید تقالید را بریزد و تحرّی حقیقت بکند و شاید حقّ با دیگران باشد»: اشراق خاوری، پیام ملکوت، ص 17 (به نقل از عبدالبهاء).
-[15] «جمیع احبّاء الله لازم که از هر نفسی که رائحه بغضا از جمالِ عِزِّ ابهی ادراک نمایند از او احتراز جویند اگر چه بکلّ آیات ناطق شود و بکلّ کتب تمسّک جوید الی ان قال عزّ اسمه پس در کمال حفظ خود را حفظ نمایند که مبادا بدام تزویر و حیله گرفتار آیند. این است نصح قلم تقدیر. و در خطاب دیگر میفرماید پس از چنین اشخاص اعراض نمودن اقرب طرق مرضات الهی بوده و خواهد بود چه که نَفَسشان مثل سمّ سرایت کننده است»: اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، باب 70، ص 450.
-[16] «انسان چون بمقام بلوغ فائز شد باید تفحّص نماید ... بسمع و بصر خود بشنود و ببیند»: اشراق خاوری، پیام ملکوت، ص 11 (به نقل از بهاءالله).
-[17] «کور شو تا جمالم بینی و کر شو تا لحن و صوت ملیحم را شنوی و جاهل شو تا از علمم نصیب بری و فقیر شو تا از بحر غنای لا یزالم قسمت بی زوال برداری. کور شو یعنی از مشاهدهی غیر جمال من. و کر شو یعنی از استماع کلام غیر من. و جاهل شو یعنی از سوای علم من. تا با چشم پاک و دل طیب و گوش لطیف به ساحت قدسم در آیی»: بهاءالله، ادعیه حضرت محبوب، ص 427 و 428.
-[18] عبدالبهاء، خطابات، ج 1، ص 189.
[19]- خلیل شهیدی، خاطرات خلیل شهیدی، ص 193.
شما اینجا هستید: فهرست کتاب آواز دهل: پژوهشی در تعالیم منسوب به میرزاحسینعلی نوری معروف به بهاءالله »»» تعلیم نخست: تحری حقیقت و ترک تقالید: بخوانیم و بیاندیشیم! صص 64-58
برای بازگشت به فهرست: اینجا را کلیک کنید.
برای دانلود کل کتاب به صورت پی دی اف: اینجا را کلیک کنید.
برای مطالعه قسمت بعدی اینجا را کلیک کنید:
برای مطالعه قسمت قبلی اینجا را کلیک کنید: تعلیم نخست: تحری حقیقت و ترک تقالید: دیدگاه دوم: آیا مؤسّسان بهاییت، حقجو و حقپذیرند؟ صص 27-57
آئین بهایی، دیانت بهایی، تعاليم بهايي، بهائيت، بهاییت، بهایی پژوهی، بابیت، بابیه، شیخیه، بیانی، بابی، بابیان، بهاییان، ازلیان، ریمی، تعالیم دوازده گانه بهایی، تعالیم بهاییت، سید کاظم رشتی، سید علی محمد باب، علی محمد باب، سید باب، باب، میرزا حسین علی نوری، بهاء الله، حضرت محبوب، جمال مبارک، صبح ازل، عباس افندی، عبدالبهاء، شوقی، شوقیافندی، ولی امرالله، طاهره قرةالعین، روحیه ماکسول، زرین تاج، ملا محمد زرندی، چارلز میسون ریمی، ریمی، اشراق خاوری، فاضل مازندرانی، اسلمنت، محمد علی فیضی، ابوالفضل گلپایگانی، مهدی گلپایگانی، ابن الذئب، من یظهره الله، مسعود بسیطی، زهرا مرادی، آوازدهل، اقدس، ایقان، بدیع، بیان، مبین، خطابات، مکاتیب، کلمات مبارکه مکنونه، اشراقات، اقتدارات، الواح مبارکه، مفاوضات، کتاب عهدی، الواح وصایا، رساله سوال و جواب، پیام ملکوت، گنجینه حدود و احکام، اسرارالآثار، اشراقات، ادعیه حضرت محبوب، کشف الغطاء، آثار قلم اعلی، گلزار تعالیم بهایی، مطبوعات امری، احباء، احباءالله، احبای خدا، اغنام الله، اغنام الهی، اهل بها، حروف حی، ایادیان امرالله، تاریخچه بهاییت، بهایی پژوهی، تاریخ بدیع، تقویم بهایی، ایام هاء، طرد روحانی، طرد اداری، فرق ضاله، فرقه ضاله، توبه نامه باب، پیامبر عصر جدید، مظاهر ظهور الهی، مشرق الاذکار، محرومیت از تحصیل، همه بار یک دارید، سیاهان آفریقایی، سازمان تبیین، سازمان تشریع، حیفا،حقوق الله، بخوانیم و بیاندیشیم، تحرّي حقيقت، ترك تقاليد، وحدت عالم انساني، دين بايد سبب الفت و محبت باشد، تطابق دين با علم و عقل، ترك تعصبات، تعديل معيشت عمومي، بيتالعدل، محكمه كبری، تعليم و تربيت عمومي، تربیت اجباري، وحدت لسان، وحدت زبان و خط، تساوي حقوق رجال و نساء، تساوی حقوق زنان و مردان، صلح عمومي، تحريم جنگ، جهان بشري محتاج نفثات روح القدس است، نفثات روح القدس، وحدت اساس ادیان، تعصب نژادی، تعصب جنسی،