شما اینجا هستید: فهرست کتاب آواز دهل: پژوهشی در تعالیم منسوب به میرزا حسینعلی نوری معروف به بهاءالله »»» تعلیم هفتم: بیتالعدل و محکمهی کبری: بخوانیم و بیاندیشیم صص 411-417
برای بازگشت به فهرست: اینجا را کلیک کنید.
برای دانلود کل کتاب به صورت پی دی اف: اینجا را کلیک کنید.
ص 411
بهاءالله:
«تناقض را در ساحت اقدس مظاهر الهیه
راه نبوده و نخواهد بود.»[1]
ص 412
1. آیا بیتالعدل کپی برداری از مجالس اروپایی است؟
عبدالبهاء: تعالیم بهاییت، همه بی مانند هستند.[2]
عبدالبهاء: بیتالعدل را از مجالس اروپاییان کپی برداری کنید.[3]
2.آیا بیتالعدل مصون از خطاست؟
بهاءالله و عبدالبهاء: بیتالعدل عمومی، وصل به الهامات الهی، دارای عصمت و مصون از خطاست.[4]
شوقی: اگر حکم صادره توسط بیتالعدل، اشتباه بود، ولیّ امرالله باید نظر اعضا را تغییر دهد.[5]
ص 413
3. آیا بهاییان اجازهی فعالیت و دخالت در سیاست دارند؟
عبدالبهاء: هیچ بهایی حق هیچ گونه فعالیت سیاسی و حکومتی ندارد و بهایی که کار سیاسی کند، اصلا بهایی نیست.[6]
شوقی: بهاییان اجازهی مداخله در امور سیاسی را دارند.[7]
ص 414
4. چه کسی امور سیاسی سلطنت طلایی بهایی را اداره میکند؟
شوقی: بالاخره بهاییان بر تمامی عالم حکومت و سلطنت میکنند.[8]
عبدالبهاء: هیچ بهایی حق هیچ گونه فعالیت سیاسی و حکومتی ندارد و بهایی که کار سیاسی کند، اصلا بهایی نیست.[9]
5. اختلاف استنباط در آثار بهاءالله را به ولیّ امرالله ارجاع دهیم یا به بیتالعدل اعظم؟
کتاب نظر اجمالی در دیانت بهایی، چاپ سوم،صفحهی۳۱:
«اختلاف استنباط ... در هر زمان محول به ولی امرالله است و بیان مبین و نظر ولی امرالله رافع هر اختلافی است.»
کتاب نظر اجمالی در دیانت بهایی، چاپ پنجم،صفحهی۳۱:
«اختلاف استنباط ... در هر زمان محول به مرکز منصوص یعنی بیتالعدل اعظم است و بیان و نظر آن مرجع که از طرف شارع بهایی تعیین شده، رافع هر اختلافی خواهد بود.»
ص 415
6. حقوق الله باید به ولیّ امرالله تقدیم شود یا به بیتالعدل اعظم؟
کتاب نظر اجمالی در دیانت بهایی، چاپ سوم، صفحهی۸۷:
«راجع به حقوق الله: و بوسیله امین حقوق الله به ولی امرالله در هر زمان که مرجع مقدس امر بهایی است تقدیم و به اختیار آن حضرت مصرف میگردد.»
کتاب نظر اجمالی در دیانت بهایی، چاپ پنجم، صفحهی۱۰۵:
«راجع به حقوق الله: و بوسیله امین حقوق الله به بیتالعدل اعظم که مرجع مقدس و منصوص امر بهایی است تقدیم و با صوابدید آن مقام منیع مصرف میگردد.»
7. کلام قصار: آیا قوانین دولتها بر قوانین خدا ارجح است؟
بهاءالله و عبدالبهاء:
دولتها چه بر حق باشند، چه بر باطل، چه عادل باشند، چه ظالم، قوانینشان بر قوانین الهی رجحان دارد.[10]
ص 416
8. مؤیّد بودن سران بهاییت به الهامات الهی یا خطا رفتن پیشگوییهایشان؟!
عبدالبهاء: «جمال مبارک موهبتی بمن عنایت فرمودهاند. هر چه بگویم همان است.»[11]
عبدالبهاء: ولیّ امرهای بهایی باید از نسل شوقی و از فرزندان او باشند[12] ... غافل از آنکه ... شوقی عقیم بود و از او نسلی باقی نماند.
عبدالبهاء:«باید ولیّ امر اللّه در زمان حیات خویش من هو بعده را تعیین نماید تا بعد از صعودش اختلاف حاصل نگردد.»[13]غافل از آنکه ... شوقی بدون تعیین جانشین مُرد.
شوقی: ولیّ امرالله از بیت العدل جدایی ناپذیر است.[14] ولیّ امرالله واسطهی فیض الهی است.[15]
اما ... شوقی مُرد و به همراهش نسل ولیّ امرها و واسطهی فیض بهایی هم منقرض شد.
ص 417
جمعبندی و نتیجهگیری از زوایای سه گانه:
1-آیا «بیتالعدل و محكمهی كبری» تعلیم جدیدی است؟
بنا به دستور عبد البهاء و بهاءالله سیستم بیتالعدل، از انگلیس و اروپا کپی برداری شده است. در بحث پیش بینی ادارهی جهان توسط یک حکومت منصف الهی نیز نه تنها در اسلام، بلکه در سایر ادیان وعدهی حکومت واحد الهی آمده است.
2-آیا بزرگان بهایی، به این تعلیم، عامل بودهاند؟
طبق فرمودهی پایه گذاران بهاییت، بیتالعدل، بدون وجود ولیّ امرالله مشروعیت ندارد. پس از شوقی افندی نیز ولیّ امراللهی وجود ندارد. اما رهبران بهایی، بیت العدل را بدون حضور ولیّ امرالله و با وجود عدم مشروعیتش به بهاییان تحمیل کردهاند. از این گذشته، بهاییان اگر بیتالعدل را مقدمهی محکمهی کبری میدانند، نخست باید نزاعهای بین فرقهای خود را حل کنند، سپس در اندیشهی تشکیل محکمهای برای رفع مشکلات جهانیان باشند.
3- آیا این تعلیم، عقلانی و منطقی است؟
به عقیده ی بهاییان، آنچه بیتالعدل حکم میکند، مصون از خطاست و وحی الهی قلمداد میشود. در حالی که اعضای بیتالعدل، از میان افراد عادی و با صلاحدید و آراء افراد عادی انتخاب میشوند و هیچ دلیل منطقی وجود ندارد که نظـر جمعی ایشان، وحی و یا عاری از خطا باشد.
-[1] بهاءالله، بدیع، ص 126.
-[2] «جمیع میگفتند: تعالیم حضرت بهاءالله فی الحقیقه مثل ندارد، روح این عصر است و نور این قرن ...»: عبدالبهاء، خطابات، ج 3، ص 78.
-[3] «بیت عدل اعظم به ترتیب و نظامی كه در انتخاب مجالس ملت در اروپا انتخاب میشود، انتخاب گردد»: عبدالبهاء، مکاتیب، ج 3، ص 501.
-[4] «امور ملت معلق است به رجال بیت عدل الاهی ... ایشان ملهماند به الهامات غیبی الاهی. بر كل اطاعت لازم»: بهاءالله، اشراقات و چند لوح دیگر، ص 79؛ «مثلاً بیتالعدل عمومی اگر به شرایط لازمه، یعنی انتخاب جمیع ملت، تشكیل شود، آن عدل در تحت عصمت و حمایت حق است آنچه منصوص كتاب نه و بیتالعدل به اتفاق آراء یا اكثریت در آن قراری دهد، آن قرار و حكم محفوظ از خطاست ... هیأت بیت عدل در تحت حمایت و عصمت حق است»: عبدالبهاء، مفاوضات، ص 122؛ و«بیت عدل الذی جعله الله مصدر كلّ خیر و مصوناً من كل خطاء ...»: اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، باب 27، ص 216.
-[5] «ولی امر رئیس لاینعزل این مجلس فخیم است، ... هر گاه تصمیمی را وجداناً مباین با روح آیات منزله تشخیص دهد، باید ابرام و تأكید در تجدید نظر آن نماید»: افندی، شوقی، ص 83.
-[6] «دین از سیاست جدا است. دین را در امور سیاسی مدخلی نه ... رؤسای دین ... در امور سیاسی مداخله ننمایند»: اشراق خاوری، پیام ملکوت، ص30 (به نقل از عبدالبهاء)؛ و «امرالله را قطعیاً تعلّق بامور سیاسیه نبوده و نیست. امور سیاسیه راجع باولیای امور است چه تعلّقی بنفوسی دارد که باید در تنظیم حال و اخلاق و تشویق بر کمالات کوشند» و «عدم مداخله در امور سیاسیه بالکلّیه و عدم مکالمه در این خصوص» و «احبّاء نباید کلمهای از امور سیاسی بر زبان رانند زیرا تعلّق بایشان ندارد بلکه بامور و خدمات خویش مشغول شوند و بس» و «هرکس در امور سیاسی دخالت کند، بهایی نیست»: اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، باب 52 (در نهی از دخالت در سیاست)، ص 333 – 338. برای دیدن عبارات مشابه به متن همین فصل مراجعه کنید.
[7]- “...no vote cast or office undertaken by a Baha’i should necessarily constitute acceptance, by the voter or office holder, of the entire programme of any political party. No Baha’i can be regarded as either Republican or Democrat, as such. He is above all else, the supporter of the principles enunciated by Baha’u’llah, with which, I am firmly convinced, the programme of no political party is completely harmonious . . . (From a letter of Shoghi Effendi to the National Spiritual Assembly of the United States and Canada, January 26, 1933: Baha’i News, No. 85, July, 1934, p. 2),” Helen Bassett Hornby, Lights of Guidance: A Baha’i Reference File, chap. XXXIX, no. 1442.
یعنی: «هیچ رایی که در صندوق انداخته می شود و هیچ سمتی که توسط یک بهایی پذیرفته می شود به این معنی نیست که او حتما باید با تمامی برنامههای یک حزب موافق باشد. هیچ بهایی را نمیتوان (عضو یکی از احزاب) جمهوری خواه یا دموکرات در نظر گرفت. او بالاتر از هر چیز دیگر باید طرفدار اصول بیان شده توسط بهاءالله باشد که من مطمئن هستم برنامهی هیچ حزب سیاسی صورت کامل با آن هماهنگ نیست.»
“As regards the non-political character of the Faith,... The friends may vote, if they can do it, without identifying themselves with one party or another. To enter the arena of party politics is surely detrimental to the best interests of the Faith and will harm the Cause … (From a letter written on behalf of Shoghi Effendi to the National Spiritual Assembly of the United States and Canada, March 16, 1933),” Helen Bassett Hornby, Lights of Guidance: A Baha’i Reference File, chap. XXXIX, no. 1443.
یعنی: «با توجه به غیر سیاسی بودن آئین (بهایی) ... احباء می توانند در رای گیری شرکت کنند به شرطی که خود را به عنوان طرفدار یک حزب یا دیگری معرفی نکنند. ورود به حوزهی سیاست بازی حزبی مسلما به منافع آئین (بهایی) ضربه می زند و موجب ضرر می شود.»
-[8] «سرانجامش حلول دوره ذهبی هزار ساله یعنی یومی که سلطنتهای عالم به سلطنت الهیه که سلطنت حضرت بهاءاللّه است مبدّل گردد»: شوقی، دور بهایی، ص 96.
-[9]به پاورقی های تناقض پیشین بنگرید.
-[10] «حقّ جلّ و عزّ مملکت ظاهره را بملوک عنایت فرموده بر احدی جائز نه که ارتکاب نماید امریرا که مخالف رأی رؤسای مملکت باشد»: بهاءالله، اقتدارات و چند لوح دیگر، ص 324؛ «اجرای احكام كتاب اقدس، منزله از قلم حضرت بهاءالله، در مواردی كه آن احكام قابل اجرا بوده و با قوانین مدنی كشوری مغایرت مستقیم نداشته باشد، بر هر فرد یا مؤسسهی بهایی در شرق و غرب، فرض واجب است»: بهاءالله، اقدس، ص 14؛ و «ابدا بدون اذن و اجازهی حكومت، جزئی و كلی نباید حركتی كرد و هر كس بدون اذن حكومت ادنی حركتی نماید، مخالفت به امر مبارك كرده است و هیچ عذری از او مقبول نیست. امر قطعی الاهی این است كه باید اطاعت حكومت نمود. این هیچ تأویل بر نمیدارد و تفسیر نمیخواهد از جملهی اطاعت این است: كلمه ای بدون اذن و اجازه حكومت نباید طبع گردد، تكلیف احبای الاهی اطاعت و انقیاد حكومت است خواه استقلال و خواه مشروطه»: اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، باب 75، صص 463-464.
[11]- افروخته، خاطرات نه ساله، ص 521.
-[12] «و من بعده (یعنی بعد از شوقی) بكراً بعد بكر یعنی در سلاله او و فرع مقدس ... ای احبای الاهی، باید ولی امرالله در زمان حیات خویش من هو بعده را تعیین نماید تا بعد از صعود وی اختلاف حاصل نگردد ... اگر ولد بكر ولی امر اللّه مظهر ألولد سرّ ابیه نباشد یعنی از عنصر روحانی او نه و شرف اعراق باحسن اخلاق مجتمع نیست باید غصن دیگر را انتخاب نماید»: عبدالبهاء، الواح وصایا، ص 11- 13.
-[13] عبدالبهاء، الواح وصایا، ص 13.
-[14] «این نظم بدیع كه از انظمه با طله سقیمه عالم ممتاز و در تاریخ ادیان فرید و بیمثیل و سابقه، بنیادش بر دو ركن ركین استوار؛ ركن اول و اعظم، ركن ولایت الاهیه كه مصدر تبیین است؛ و ركن ثانی، بیت عدل اعظم الاهی كه مرجع تشریع است. هم چنانكه در این نظم الاهی تفكیك بین احكام شارع امر و مبادی اساسیهاش كه مركز عهد و میثاق تبیین نموده، ممكن نه. انفصال ركنین نظم بدیع نیز از یكدیگر ممتنع و محال»: شوقی، توقیعات مبارکه خطاب به احباء شرق، ص 301.
-[15] «بدون این مؤسّسه (ولایت امرلله) وحدت امر اللّه در خطر افتد و بنیانش متزلزل گردد و از منزلتش بکاهد و از واسطه فیضی که بر عواقب امور در طی دهور احاطه دارد بالمرّه بی نصیب ماند و هدایتی که جهت تعیین حدود و وظائف تقنینیهء منتخبین ضروری است سلب شود»: شوقی، دور بهایی، صص 79-80.
شما اینجا هستید: فهرست کتاب آواز دهل: پژوهشی در تعالیم منسوب به میرزا حسینعلی نوری معروف به بهاءالله »»» تعلیم هفتم: بیتالعدل و محکمهی کبری: بخوانیم و بیاندیشیم صص 411-417
برای بازگشت به فهرست: اینجا را کلیک کنید.
برای دانلود کل کتاب به صورت پی دی اف: اینجا را کلیک کنید.
برای مطالعه قسمت بعدی اینجا را کلیک کنید: تعلیم هشتم: تعلیم و تربیت عمومی و اجباری: دیدگاه های سه گانه صص 419-436
برای مطالعه قسمت قبلی اینجا را کلیک کنید: تعلیم هفتم: بیتالعدل و محکمهی کبری: دیدگاه های دوم و سوم: آیا سران بهایی به این تعلیم عمل نموده اند؟ آیا این تعلیم، منطقی است؟ صص 393-410
آئین بهایی، دیانت بهایی، تعاليم بهايي، بهائيت، بهاییت، بهایی پژوهی، بابیت، بابیه، شیخیه، بیانی، بابی، بابیان، بهاییان، ازلیان، ریمی، تعالیم دوازده گانه بهایی، تعالیم بهاییت، سید کاظم رشتی، سید علی محمد باب، علی محمد باب، سید باب، باب، میرزا حسین علی نوری، بهاء الله، حضرت محبوب، جمال مبارک، صبح ازل، عباس افندی، عبدالبهاء، شوقی، شوقیافندی، ولی امرالله، طاهره قرةالعین، روحیه ماکسول، زرین تاج، ملا محمد زرندی، چارلز میسون ریمی، ریمی، اشراق خاوری، فاضل مازندرانی، اسلمنت، محمد علی فیضی، ابوالفضل گلپایگانی، مهدی گلپایگانی، ابن الذئب، من یظهره الله، مسعود بسیطی، زهرا مرادی، آوازدهل، اقدس، ایقان، بدیع، بیان، مبین، خطابات، مکاتیب، کلمات مبارکه مکنونه، اشراقات، اقتدارات، الواح مبارکه، مفاوضات، کتاب عهدی، الواح وصایا، رساله سوال و جواب، پیام ملکوت، گنجینه حدود و احکام، اسرارالآثار، اشراقات، ادعیه حضرت محبوب، کشف الغطاء، آثار قلم اعلی، گلزار تعالیم بهایی، مطبوعات امری، احباء، احباءالله، احبای خدا، اغنام الله، اغنام الهی، اهل بها، حروف حی، ایادیان امرالله، تاریخچه بهاییت، بهایی پژوهی، تاریخ بدیع، تقویم بهایی، ایام هاء، طرد روحانی، طرد اداری، فرق ضاله، فرقه ضاله، توبه نامه باب، پیامبر عصر جدید، مظاهر ظهور الهی، مشرق الاذکار، محرومیت از تحصیل، همه بار یک دارید، سیاهان آفریقایی، سازمان تبیین، سازمان تشریع، حیفا،حقوق الله، بخوانیم و بیاندیشیم، تحرّي حقيقت، ترك تقاليد، وحدت عالم انساني، دين بايد سبب الفت و محبت باشد، تطابق دين با علم و عقل، ترك تعصبات، تعديل معيشت عمومي، بيتالعدل، محكمه كبری، تعليم و تربيت عمومي، تربیت اجباري، وحدت لسان، وحدت زبان و خط، تساوي حقوق رجال و نساء، تساوی حقوق زنان و مردان، صلح عمومي، تحريم جنگ، جهان بشري محتاج نفثات روح القدس است، نفثات روح القدس، وحدت اساس ادیان، تعصب نژادی، تعصب جنسی،