شما اینجا هستید:فهرست کتاب آواز دهل: پژوهشی در تعالیم منسوب به میرزا حسینعلی نوری معروف به بهاءالله »»» تعلیم پنجم: ترک تعصبات: بخوانیم و بیاندیشیم صص 332-342

برای بازگشت به فهرست: اینجا را کلیک کنید.

برای دانلود کل کتاب به صورت پی دی اف: اینجا را کلیک کنید.




ص 332

 

بهاءالله:

«تناقض را در ساحت اقدس مظاهر الهیه

راه نبوده و نخواهد بود.»[1]




ص 333


1. تعصّب نداشته باشیم یا دیدار با غیر بهاییان را حرام بدانیم؟

عبدالبهاء: نسبت به همه‌ی مردم، با هر ملیت و آیینی بدون کراهت و بغض باشید و در نهایت دوستی و مهربانی رفتار کنید.[2]

بهاءالله و عبدالبهاء: از منکرین بهاییت دوری گزینید و با آنان معاشرت نکنید.[3]

 

2. تعصّب نداشته باشیم یا تنها بهاییان را عالِم و عاقل بدانیم؟

عبدالبهاء: تعصّب دینی و مذهبی، هادم بنیان انسانی است.[4]

بهاءالله: فقط بهاییان عالِم[5] و عاقل هستند.[6]




ص 334

 

3. تعصّب نداشته باشیم یا هر بهایی را برابر با هزار هزار غیر بهایی بدانیم؟

عبدالبهاء: انسان نباید خود را بر دیگری ترجیح بدهد.[7]

بهاءالله:«دوستداران من مروارید و غیر ایشان سنگ ریزه‌های زمین اند ... و هرکدام از این (بهاییان) نزد خدا بهتر از هزار هزار نفر از غیر آنها هستند.»[8]

 

4. تعصّب نداشته باشیم یا غیر بهایی را از ارث محروم کنیم؟

عبدالبهاء: باید بین همه‌ی مردم مساوات و برادری به معنای کامل کلمه برقرار گردد. باید حقوق عمومی همه یکسان باشد.[9]

بهاءالله: غیر بهایی از بهایی ارث نمی‌برد.[10]




ص 335

 

5. تعصّب نداشته باشیم یا غیر بهاییان را حیوان بشماریم؟

عبدالبهاء: تا وقتی ادیان مختلف دست از این تعصّب بر ندارند، حقیقت­آشکار­ نمی‌شود.[11]

بهاءالله: کسانی که از بهاییت روی­گردان هستند حیوان هستند.[12]

 

6. تعصّب نداشته باشیم یا غیر بهایی را حرامزاده بدانیم؟

عبدالبهاء: ما برای ترک تعصّبات می‌کوشیم ولی سایرین فقط حرف می‌زنند.[13]

بهاءالله: آنان که بهاییت را انکار می‌کنند یا با من دشمن هستند، قطعا حرام زاده‌اَند.[14]




ص 336

 

7. تعصّب نداشته باشیم یا معترضان را اخراج کنیم؟

عبدالبهاء: باید هر لحظه خدا را صد هزار بار شکر کنیم که به میمنت تربیت بهاءالله، از تعصّبات رهایی یافتیم و نسبت به همه‌ی انسان‌ها مهربان هستیم.[15]

عبدالبهاء:به محض اینكه شخصی به ولیّ امرالله اعتراضی نمود، فورا او را از جمع بهاییان اخراج کنید و ابدا بهانه‌ای از او قبول ننمایید.[16]

 

8. تعصّب نداشته باشیم یا شک کننده در بهاءالله را جهنم بدانیم؟

عبدالبهاء: نباید خود را از سایرین برتر بدانیم؛ حتی نسبت به کسانی که مؤمن نیستند.[17]

بهاءالله:بهشت، لقاء من است و جهنم، کسی است که درباره‌ی ‌من شک دارد.[18]




ص 337

 

9. تعصّب نداریم؛ اما کسی که غیر بهاییان را انسان بداند از فضل خدا محروم میدانیم!

عبدالبهاء: باید هر لحظه خدا را صد هزار بار شکر کنیم که به میمنت تربیت بهاءالله، از تعصّبات، رهایی یافتیم و نسبت به همه‌ی انسان‌ها مهربان هستیم.[19]

بهاءالله: هرکس بر احدی از آنها که بهاییت را نپذیرفتند، لفظ انسان اطلاق نماید، از جمیع رحمت حق محروم خواهد شد.[20]

 

10. تعصّب نداشته باشیم یا بومیان آفریقا و آمریکا را حیوان وحشی و بی عقل بشماریم؟

عبدالبهاء: همه‌ی انسان‌ها یک جنس هستند و بندگان یک خدایند. تفاوت قائل شدن بین انسان‌ها باطل است.[21]

عبدالبهاء:بومیان آمریکا و آفریقا همگی مانند حیوانات وحشی و بی عقل هستند.[22]




ص 338

 

11. تعصّب نداشته باشیم یا ترکان را سزاوار پاسخ‌های مضحک و مسکت بدانیم؟

عبدالبهاء: «با وجود این وحدت بشر چگونه اختلاف کنیم که این آلمانی است این انگلیس است این فرانسه است این ترکست این روم است این ایرانیست. این مجرد وهم است.»[23]

عبدالبهاء:«جمال پاشا ... چون به عكا رسید و ملاقات مرا خواست بر الاغ سوار شده به قصد خانه اش رفتم. همین كه مرا دید، استقبال كرد و مرا به كنارش نشاند و بی مقدمه چنین گفت: تو از مفسدین در دینی و به همین جهت دولت ایران تو را در اینجا تبعید نمود. ... اندیشیدم كه ترك است و باید جوابی مضحك و مسكت داد[24]

 

 

12. تعصّب نداشته باشیم یا بین زن و مرد تفاوت قائل شویم؟

عبدالبهاء: باید بین همه‌ی مردم مساوات کامـل و حقـوق عمومی همه یکسان باشد. [25]

بهاءالله: زنان حق­عضویت در­بیت‌العدل را ندارند[26] و ارثیـه‌ی آنها از مردان کمتر است.[27]




ص 339

 

13. تعصّب نداشته باشیم یا متعصّبانه از بابیت طرفداری کنیم؟

عبدالبهاء: عصاره‌ی دین باب کشتن و نابودی همه کس و همه چیزِ غیر بابی است.[28]

بهاءالله: یک کلمه از کتاب باب، نزد من محبوب‌تر از هر آنچه در آسمان و زمین است.[29]

 

 

14. تعصّب نداشته باشیم یا تحصیل در مدارس غیر بهایی را مرگ مجسّم بدانیم؟

عبدالبهاء: «تعلیم و تربیت در جمیع مدارس عالم باید یکسان باشد. اصول و آداب یک اصول و آداب گردد تا این سبب شود که وحدت عالم بشر از صغر سنّ در قلوب جای گیرد.» [30]

عبدالبهاء: تعالیم در مدارس غیر بهایی مرگ مجسّم است.[31]




ص 340

 

15. تعصّب نداشته باشیم یا دوستی و دشمنی با بهاءالله را معیار برخورد با دیگران قرار دهیم؟

عبدالبهاء: تعصّب دینی و مذهبی، هادم بنیان انسانی است.[32]

بهاءالله: از هر کس که بوی دشمنی نسبت به من استشمام کردید بپرهیزید.[33]

عبدالبهاء: هر کس کوچکترین محبتی نسبت به بهاءالله دارد باید تحت هر شرایطی احترامش نگه داشته شود.[34]





ص 341

0 top

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری از زوایای سه گانه:

 

1- آیا «ترك تعصّبات» تعلیم جدیدی است؟

هیچ عقل سلیم و انسان فرهیخته­ای، تعصّب جاهلی را تایید نمی‌کند. با این وجود برای آنکه جای چون و چرایی باقی نماند، روایات متعددی از اهل بیت (ع) در مذمت تعصّب بی جا ذکر گردید.

 

2- آیا بزرگان بهایی، به این تعلیم، عامل بوده‌اند؟

موارد متعددی در آثار و دستورات سران بهاییت مبنی بر وجود تعصّب مذهبی، نژادی و جنسی دیده می­شود که نشان دهنده‌ی ‌عدم پایبندی ایشان به این تعلیم است.

 

3- آیا این تعلیم، عقلانی و منطقی است؟

هر تعصّبی لزوماً تعصّب جاهلانه نیست. انسان می‌تواند روی حق و حفظ صفات و فضائل مثبتی مانند وفای به عهد، حفظ حقوق دیگران و دوری از ظلم و ستم، اصرار و تعصّب داشته باشد.

0 bottom

 


[1]- بهاءالله، بدیع، ص 126.

-[2] «به هر نفسی از هر ملت و هر آئین و هر طایفه و هر جنس و هر دیار ادنی كرهی نداشته باشید بلكه در نهایت شفقت و دوستی باشید»: قدیمی، گلزار تعالیم بهایی، صص 366-367 (به نقل از مکاتیب عبدالبهاء).

-[3] «لا تعاشروا مع الذین هم کفروا بالله و آیاته ثم اجتنبوا عن مثل هولاء»: یعنی: «با آنان که به خدا و آیاتش کافر شدند (کسانی که حاضر به پذیرش بهاییت نشدند) معاشرت نکنید و از مثل آنها دوری کنید»: اشراق خاوری، مائده آسمانی، ج 8، ص 39؛ «بر هر نفسی لازم است که از انفس خبیثه ی مشرکه (منکرین بهاییت) اجتناب نماید»: اشراق خاوری، مائده آسمانی، ج 8، ص 39؛ «ثم اعلم بان الله حرم علی احباء الله لقاء المشرکین و المنافقین»: «بدان که خدا بر احبایش دیدار با مشرکین (منکرین بهاییت) و منافقین را حرام کرده است»: اشراق خاوری، مائده آسمانی، ج 4، ص 280. ناگفته نماند که ایشان شیعیان را کلا مشرک می داند: «لعمرالله حزب شیعه از مشرکین از قلم اعلی در صحیفه حمرا مذکور و مسطور»: اشراق خاوری، مائده آسمانی، ج 4، باب الواح مبارکه درباره‌ شیعه، صص 140-141 (به نقل از بهاءالله). برای دیدن نقل قول های بیشتر به فصل دوم مراجعه کنید.

-[4] «تعصّب دینی، تعصّب مذهبی، ... هادم بنیان انسانی است»: عبدالبهاء، خطابات، ج 2، ص 147.

-[5]«اگر نفسی الیوم بجمیع علوم ارض احاطه نماید و در کلمه بلی توقّف کند لدی الحقّ مذکور نه و از اجهل ناس محسوب (به بیان ساده‌تر: اگر امروزه کسی به همه‌ی علوم زمین اشراف داشته باشد، اما بهاییت را نپذیرد، نزد خدا جاهل‌ترین مردمان خواهد بود)»: بهاءالله، اقتدارات و چند لوح دیگر، ص 111؛ «الیوم اطلاق اسم عالم بر احدی نخواهد شد مگر آن نفوسی که بقمیص ایمان امر بدیع مزین شده اند»: بهاءالله، بدیع، صص 138-139.

[6]- «میزان کلّیه اینمقام است که ذکر شد هر نفسی بآن فائز شد یعنی مشرق ظهور را شناخت و ادراک نمود او در کتاب الهی از عقلا مذکور و مسطور و من دون آن جاهل اگر چه بزعم خود خود را دارای عقول عالم شمرد»: اشراق خاوری، مائده آسمانی، ج 7، ص 160؛ «بعضی عقول شاید که بعضی حدودات مذکوره در کتب الهیه را لاجل عدم اطّلاع بر مصالح مکنونه در آن تصدیق ننمایند و لکن آنچه از قلم قدم در این ظهور اعظم در اجتماع و اتّحاد و اخلاق و آداب و اشتغال بما ینتفع به النّاس جاری شده احدی انکار ننموده و نمینماید مگر آنکه بالمرّه از عقل محروم باشد»: بهاءالله، اقتدارات و چند لوح دیگر، ص 168.

-[7] عبدالبهاء، مکاتیب، ج 3، ص 107.

-[8] «احبائی هم لئالی الامر و من دونهم حصاه الارض ... و واحد من هؤلاء عند الله خیر من الف الف نفس من دونهم»: اشراق خاوری، مائده آسمانی، ج 4، باب مقام احبای الهی، ص 353 (به نقل از بهاءالله).

-[9] «سادساً مساوات بین بشر است و اخوّت تامّ. عدل چنین اقتضا مینماید که حقوق نوع انسانی جمیعاً محفوظ و مصون ماند و حقوق عمومی یکسان باشد و این از لوازم ذاتیهء هیئت اجتماعیه است»: اشراق خاوری، پیام ملکوت، ص 30 (به نقل از عبدالبهاء).

-[10] «ورثه غیر بهائی از ارث سهم نمی‌برند»: بهاءالله، اقدس، بخش جزوه ( تلخیص و تدوین حدود و احکام کتاب اقدس)، حکم 13-3-3، ص93.

-[11] «مجوسی میگوید من حقّم، یهودی میگوید من حقّم، مسیحی میگوید من حقّم، بودی میگوید من حقّم، چگونه میشود حقّ ظاهر شود؟ پس باید موسوی ترک تعصّب کند مسیحی ترک تعصّب بکند بودی ترک تعصّب بکند تا اینقسم نشود ممکن نیست حقیقت ظاهر شود ... نباید تعصّب داشت»: اشراق خاوری، پیام ملکوت، ص 18 (به نقل از عبدالبهاء).

-[12] «نفوسی که از امر بدیع معرضند از رداء اسمیه و صفتیه محروم، و کل از بهائم بین یدی الله محشور و مذکور»: بهاءالله، بدیع، ص 213؛ «یا ملأ المشرکین لو تفتخرون بابقاء اسمکم بین الدّواب او ذکرکم بین الانعام فافتخروا لانّ شأنکم هذا» یعنی: «ای گروه مشرکین (منکرین بهاییت)، اگر افتخار می کنید که اسمتان باقی بماند در میان حیوانات و و ذکرتان در میان چهارپایان پس افتخار کنید زیرا شأن شما همین است»:بهاءالله، آثار قلم اعلی، ج 2، لوح 81، ص 452. برای دیدن نقل قول های بیشتر به فصل دوم مراجعه کنید.

-[13] «ما برای این مقصد عزیز (ترک تعصبات) میکوشیم ... ولی سائرین فقط حرف میزنند»: اشراق خاوری، پیام ملکوت، ص 99 (به نقل از عبدالبهاء).

-[14] «قل من کان فی قلبه بغض هذا الغلام (بهاء) فقد دخل الشیطان علی فراش امه»: یعنی «بگو هرکس در قلبش دشمنی این غلام (بهاءالله) را داشته باشد قطعاً شیطان در بستر مادرش رفته است»: اشراق خاوری، گنج شایگان، ص 79؛ «من ینکر هذا الفضل الظاهر الباهر المتعالی المنیر ینبغی له بان یسئل عن امه حاله فسوف یرجع الی اسفل الجحیم» یعنی: «هر کس که این فضل ظاهر متعالی منیر را انکار کند، شایسته است برای او که حالش را از مادرش بپرسد پس به پایین جهنم خواهد رفت»: اشراق خاوری، مائده آسمانی، ج 4، باب منکرین امرالله، ص 355.

-[15] «باید در هر دم صد هزار شکرانه نمائیم که الحمد للّه از تعصّبات جاهلیه راحت یافتیم و بجمیع اغنام الهیه مهربانیم»: عبدالبهاء، مکاتیب، ج 3، ص 43.

-[16] «ایادی امرالله باید بیدار باشند به محض اینكه نفسی بنای اعتراض و مخالفت با ولی امرالله گذاشت فورا آن شخص را اخراج از جمع اهل بهاء نمایند و ابدا بهانه ای از او قبول ننمایند»: عبدالبهاء، الواح وصای، صص 12-13.

-[17] «ما نباید خود را به‌پسندیم بلکه سایرین را بهتر بدانیم حتّی نفوسی که مؤمن نیستند»: اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، باب 47، ص 326 (به نقل از عبدالبهاء).

-[18] «قال این الجنة و النّار قل الاولی لقآئی و الاخری نفسک یا ایها المشرک المرتاب»: بهاءالله، اشراقات و چند لوح دیگر، ص 68.

-[19] «باید در هر دم صد هزار شکرانه نمائیم که الحمد للّه از تعصّبات جاهلیه راحت یافتیم و بجمیع اغنام الهیه مهربانیم»: عبدالبهاء، مکاتیب، ج 3، ص 43.

-[20] «الیوم هر نفسی بر احدی از معرضین من اعلاهم او من ادناهم ذکر انسانیت نماید، از جمیع فیوضات رحمانی محروم است؛ تا چه رسد که بخواهد از برای آن نفوس اثبات رتبه و مقام نماید»: بهاءالله، بدیع، ص 140.

-[21] «جميع بشر از يک عائله‌اند بندگان يک خداوندند از يک جنسند تعدّد اجناس نيست مادام همه اولاد آدمند ديگر تعداد اجناس اوهام است. نزد خدا انگليزي نيست فرنساوي نيست ترکي نيست فرسي نيست جميع نزد خدا يکسانند جميع يک جنسند اين تقسيمات را خدا نکرده بشر کرده لهذا مخالف حقيقت است و باطل است هر يک دو چشم دارد دو گوش يک سر دارد دو پا»: اشراق خاوري، عبدالحميد. پيام ملکوت. دهلي نو: مؤسّسه ملّي مطبوعات امري هند، 1986 م. صص 45 و 46.

-[22] «اهالی مملکتی نظیر افریقا جمیع مانند وحوش ضاریه و حیوانات برّیه بی‌عقل و دانشند و کلّ متوحّش. یک نفس دانا و متمدّن در ما بین آنان موجود نه»: عبدالبهاء، مکاتیب، ج 1، ص 331؛«پیش از آنکه کلمبوس بیاید امریکا چه بود عالم طبیعت بود حالا عالم انسان شده اگر عالم طبیعت کامل بود باید همان طور باشد. حالا ملاحظه کنید که اوّل تاریک بود حال روشن شده اوّل خراب بود حال آباد شده جنگل بود حالا بوستان شده اوّل خارستان بود حال گلستان گشته. پس ثابت شد که عالم طبیعت ناقص است و ظلمانی اگر طفلی متولّد شود او را تربیت نکنیم بر حال طبیعی بگذاریم چه می شود شبهه ئی نیست بی ادراک و جاهل می ماند و حیوان خواهد بود. در اواسط افریقا ملاحظه کنید که مثل حیوانات بلکه پست تر از حیوانند»: عبدالبهاء، خطابات، ج 2، صص 236-237؛ «اقوام متوحّشه بهیچوجه از حیوان امتیازی ندارند. مثلاً چه فرق است میان سیاهان افریک و سیاهان امریک. اینها (سیاهان آفریقایی) خلق الله البقر علی صورة البشرند (گاوهایی هستند که خدا با چهره‌ی ‌انسان خلق نموده است). ‏آنان (سیاهان آمریکایی) متمدن و با هوش و فرهنگ»: عبدالبهاء، خطابات، ج 3، ص 48.

[23]- عبدالبهاء، خطابات، ج1، ص 160

-[24] فاضل مازندرانی، اسرار الآثار خصوصی.{بی جا}: مؤسسه ملی مطبوعات امری، 128 بدیع. ج3، صص 42 و 43.

-[25] «سادساً مساوات بین بشر است و اخوّت تامّ. عدل چنین اقتضا مینماید که حقوق نوع انسانی جمیعاً محفوظ و مصون ماند و حقوق عمومی یکسان باشد و این از لوازم ذاتیهء هیئت اجتماعیه است»: اشراق خاوری، پیام ملکوت، ص 30 (به نقل از عبدالبهاء).

-[26] بهاءالله می‌گوید: «یا رجال العدل كونوا رعاه‌ اغنام الله ...» و عبدالبهاء می‌گوید: «امناء بیت‌العدل رجالی هستند كه باید...»:اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، باب 27، ص 219.

-[27] فرزندان: 1080 سهم؛ همسران 390 سهم؛ پدران:330 سهم؛ مادران:270 سهم؛ برادران:210 سهم؛ خواهران:150 سهم و معلمین: 90 سهم؛ از کل 2520 سهم: اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، باب 10، ص 117، 118 و 119.

[28]- «در یوم ظهور حضرت اعلی (یعنی باب) منطوق بیان (دستور دین باب) ضرب اعناق (گردن زدن) و حرق كتب (سوزاندن کتب) و اوراق و هدم بقاع و قتل عام الّا من آمن و صدّق. بود»: عبدالبهاء، مکاتیب، ج 2، ص 266.

-[29] «فوالذی روحی و ذاتی بیده حرف من البیان لاحب عندی عن کل من فی السموات و الارض»: «سوگند به آنکه روح و ذاتم در دست اوست، یک حرف از [کتاب] بیان نزد من محبوب‌تر است از تمام آنچه در آسمان‌ها و زمین است.» فاضل مازندرانی، اسرار الآثار خصوصی، ج 5، ص333.

[30]- عبدالبهاء، خطابات، ج 2، ص 148.

[31]- دو عبارت زیر را مقایسه کنید: «اطفال احباب در سائر مکتب‌های ملل مختلفه فرستادن و تربیت نمودن سبب جمودت و خمودت گردد»: عبدالبهاء، منتخباتی از مکاتیب حضرت عبدالبهاء. آلمان: مؤسسه مطبوعات امرى آلمان ، ج 6، شماره 451 و «ای یاران حقیقی آفتی اعظم از خمودت و جمودت نیست زیرا موت مجسّم است»: عبدالبهاء، منتخباتی از مکاتیب حضرت عبدالبهاء. آلمان: مؤسسه مطبوعات امرى آلمان ، ج 6، شماره 7.

-[32] «تعصّب دینی، تعصّب مذهبی، ... هادم بنیان انسانی است»: عبدالبهاء، خطابات، ج 2، ص 147.

-[33]«جمیع احبّاء الله لازم که از هر نفسی که رائحه بغضا از جمالِ عِزِّ ابهی ادراک نمایند از او احتراز بجویند»: اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، باب 70، ص 450 (این جمله را عبدالبهاء از طرف بهاءالله نقل قول نموده).

[34]- “Have a sin-covering eye. As soon as you see a trace of the Love of BAHA'O'LLAH in a soul, revere that soul under all conditions,” Star of the West, vol. 4, issue 2, p. 41.

یعنی: «چشمی خطا پوش داشته باشید. به محض اینکه کوچکترین اثر از دوستی نسبت به بهاءالله را در نفسی یافتید، تحت هر شرایطی احترام او را نگه دارید.»

 





شما اینجا هستید: فهرست کتاب آواز دهل: پژوهشی در تعالیم منسوب به میرزا حسینعلی نوری معروف به بهاءالله »»»  تعلیم پنجم: ترک تعصبات: بخوانیم و بیاندیشیم صص 332-342

برای بازگشت به فهرست: اینجا را کلیک کنید.

برای دانلود کل کتاب به صورت پی دی اف: اینجا را کلیک کنید.

برای مطالعه قسمت بعدی اینجا را کلیک کنید: تعلیم ششم: تعدیل معیشت همگانی و رفع مشکلات اقتصادی: دیدگاه نخست: آیا این تعلیم، ابداع بهاییت است؟ صص 343-352

برای مطالعه قسمت قبلی اینجا را کلیک کنید: تعلیم پنجم: ترک تعصبات: دیدگاه دوم: بهاییان و سرانشان در برخورد با این تعلیم چگونه عمل می کنند؟ صص 314-331     

  آئین بهایی، دیانت بهایی، تعاليم بهايي، بهائيت، بهاییت، بهایی پژوهی، بابیت، بابیه، شیخیه، بیانی، بابی، بابیان، بهاییان، ازلیان، ریمی، تعالیم دوازده گانه بهایی، تعالیم بهاییت، سید کاظم رشتی، سید علی محمد باب، علی محمد باب، سید باب، باب، میرزا حسین علی نوری، بهاء الله، حضرت محبوب، جمال مبارک، صبح ازل، عباس افندی، عبدالبهاء، شوقی، شوقیافندی، ولی امرالله، طاهره قرةالعین، روحیه ماکسول، زرین تاج، ملا محمد زرندی، چارلز میسون ریمی، ریمی، اشراق خاوری، فاضل مازندرانی، اسلمنت، محمد علی فیضی، ابوالفضل گلپایگانی، مهدی گلپایگانی، ابن الذئب، من یظهره الله، مسعود بسیطی، زهرا مرادی، آوازدهل، اقدس، ایقان، بدیع، بیان، مبین، خطابات، مکاتیب، کلمات مبارکه مکنونه، اشراقات، اقتدارات، الواح مبارکه، مفاوضات، کتاب عهدی، الواح وصایا، رساله سوال و جواب، پیام ملکوت، گنجینه حدود و احکام، اسرارالآثار، اشراقات، ادعیه حضرت محبوب، کشف الغطاء، آثار قلم اعلی، گلزار تعالیم بهایی، مطبوعات امری، احباء، احباءالله، احبای خدا، اغنام الله، اغنام الهی، اهل بها، حروف حی، ایادیان امرالله، تاریخچه بهاییت، بهایی پژوهی، تاریخ بدیع، تقویم بهایی، ایام هاء، طرد روحانی، طرد اداری، فرق ضاله، فرقه ضاله، توبه نامه باب، پیامبر عصر جدید، مظاهر ظهور الهی، مشرق الاذکار، محرومیت از تحصیل، همه بار یک دارید، سیاهان آفریقایی، سازمان تبیین، سازمان تشریع، حیفا،حقوق الله، بخوانیم و بیاندیشیم، تحرّي حقيقت، ترك تقاليد، وحدت عالم انساني، دين بايد سبب الفت و محبت باشد، تطابق دين با علم و عقل، ترك تعصبات، تعديل معيشت عمومي، بيت‌العدل، محكمه كبری، تعليم و تربيت عمومي، تربیت اجباري، وحدت لسان، وحدت زبان و خط، تساوي حقوق رجال و نساء، تساوی حقوق زنان و مردان، صلح عمومي، تحريم جنگ، جهان بشري محتاج نفثات روح القدس است، نفثات روح القدس، وحدت اساس ادیان، تعصب نژادی، تعصب جنسی،

 

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

اطلاعات اضافی

Real Time Web Analytics